عمر خطاب نماز مغرب را خواند و قرائت را ترک کرد.چون نماز تمام شد او را گفتند:قرائت را ترک کردی ؟ گفت: رکوع و سجود چگونه بود؟ گفتند درست و نیکو، گفت باکی نیست!!

(تفسیر کبیر جلد یک صفحه 431)
متن زیر که از تفسیر کشف الاسرار میبدی گرفته شده، : "... و در آثار بیارند که علی (ع) در بعضی از آن حرب ها تیری به وی رسید. چنان که پیکان اندر استخوان وی بماند. جهد بسیار کردند، جدا نشد. گفتند: تا گوشت و پوست برندارند و استخوان نشکنند، این پیکان جدا نشود. بزرگان و فرزندان وی گفتند اگر چنین است، صبر باید کرد تا در نماز شود که ما وی را اندر ورد نماز چنان همی بینیم که گویی وی را از این جهان خبر نیست. صبر کردند تا از فرایض و سنن فارغ شد و به نوافل و فضایل نماز ابتدا کرد. مرد معالج آمد و گوشت برگرفت و استخوان وی بشکست و پیکان بیرون گرفت و علی اندر نماز بر حال خود بود. چون سلام نماز باز داد، گفت: درد من آسان تر است. گفتند چنین حالی بر تو رفت و تو را خبر نبود. گفت اندر آن ساعت که من در مناجات الله باشم، اگر جهان زیر و زبر شود یا تیغ و سنان در من می زنند، مرا از لذت مناجات الله از درد تن خبر نبود".
 


تاريخ : دو شنبه 4 اسفند 1393برچسب:علی,عمر,نماز,تیر,حرب,تفسیر کبیر,تفسیر کشف الاسرار, | 10:50 | نویسنده : مجید حیدری |


عجب روزهایست!!...

موســــی(ع) با هارون(ع) به طور می رود

فاطــــــمه(س) به خانه علـــــــی(ع)

ابراهیــــــــم (ع) با اسماعــــــــیل(ع) به قربانگاه ...

محمــــــد (ص) با علــــــــی(ع) به غدیر...

و حسیـــــــــــن(ع) با عباس(ع) به کربــــــــــــــ لا...!



تاريخ : سه شنبه 8 مهر 1393برچسب:عجب روزهایست,موسی,هارون,حسین,عباس,علی,فاطمه,طور سینا,قربانگاه,غدیر,کربلا, | 19:56 | نویسنده : مجید حیدری |


زدست دیده و دل هر دو فریاد       که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد         زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

بابا طاهر عریان

ای دیده تویی که مرا به محبت او دچار ساختی تازگی گونه اش تو را فریفت و سختی دلش را از یاد بردی

شیخ بهایی

.

 

.

دیده از کودکی میدید جسمی بی احساس سرد کارش را انجام میدهد دل را چه آمده چرا این روزها در آتش است؟؟؟

چرا گاهی فرد را با اینکه هر روز در جلو ی چشممان هست نمی بینیم؟

چرا گاهی با فردی که برای اولین بار می بینیم چنان احساس آشنایی  پیدا میکنیم که گویی همه عمر او را میشناختیم؟

گویا کسی را به قدر او نمشناسیم؟

کار دل است یا دیده؟

به قول استاد شریعتی وقتی بود او را نمیدیدم وقتی میخوند نمیشنیدم وقتی دیدم که نبود وقتی شنیدم که نخوند؟

این چشم که هزار بارش به گناه آلوده کردیم گمان نمیکنم بتواند عشق را دریابد. گمان نمیکنم ....

در جایی که عقل عشق را در نمیابد دیده چگونه تواند؟

عارفی چه نکو فرمود: هر کس محبت و عشق را تعریف کند آنرا نشناخته است.



تاريخ : دو شنبه 17 شهريور 1393برچسب:عشق,دیده,کشکول,شیخ بهایی,دل,بابا طاهر,دکتر,علی,شریعتی,گناه,قلب,عقل, | 21:8 | نویسنده : مجید حیدری |

بارالها اجلم را تو به تاخیر انداز             چند روزیست دلم تنگ محرم شده است

عجب روزهایست:

  حضرت موسی«ع» و هارون به سمت طور می روند

حضرت ابراهیم«ع» و حضرت اسماعیل«ع» به سمت منا می روند

 حضرت محمد«ص» و حضرت علی«ع» به سمت غدیر می روند

و امام حسین «ع» و  حضرت عباس«ع» به سمت کربلا می روند

 



تاريخ : چهار شنبه 17 مهر 1394برچسب:کربلا,منی,طور,عباس,علی,حسین,موسی, | 10:1 | نویسنده : مجید حیدری |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 33 صفحه بعد