يکي را دوست دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
نگاهش ميکنم شايد
بخواند از نگاه من
که او را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند
به برگ گل نوشتم من
تو را دوست مي دارم
ولي افسوس او گل را
به زلف کودکي آويخت تا او را بخنداند
به مهتاب گفتم اي مهتاب
سر راهت به کوي او
سلام من رسان و گو
تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس چون مهتاب به روي بسترش لغزيد
يکي ابر سيه آمد که روي ماه تابان را بپوشانيد
صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست مي دارم
ولي افسوس و صد افسوس
زابر تيره برقي جست
که قاصد را ميان ره بسوزانيد
کنون وامانده از هر جا
دگر با خود کنم نجوا
يکي را دوست مي دارم
ولي افسوس او هرگز نميداند

فریدون مشیری



تاريخ : یک شنبه 16 آذر 1393برچسب:کسی را دوست میدارم,فریدون مشیری,غزل,زیبا,گل,ماه,ابر,شب, | 13:11 | نویسنده : مجید حیدری |

 

گشاده دست باش ،جاری باش ،كمك كن (مثل رود)

باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)

 

 اگركسی اشتباه كردآن رابه پوشان (مثل شب)

 

وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)

 

متواضع باش و كبر نداشته باش (مثل خاك)  

 


بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )

 

 

 

 

اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه )

 

 



تاريخ : یک شنبه 2 آذر 1393برچسب:مولوی,سخن حکیمانه,زیبا,مثنوی,اینه,رود,دریا,خاک,مرگ,شب,خورشید, | 21:0 | نویسنده : مجید حیدری |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 33 صفحه بعد