شیخ سیف الدین صوفی بر قبرستانی می گذشت از او خواستند که مُرده ای را تلقین کند و او این چنین خواند: 

 

گر من گنه جمله جهان کردستم

 

لطف تو امید است که گیرد دستم

 

گفتی که به وقت عجز دستت گیرم

عاجز تر از اینم مخواه که اکنون هستم



تاريخ : دو شنبه 24 شهريور 1393برچسب:تلقین,مرگ,مرده,شیخ سیف الدین صوفی,قبر,گنه,لطف,امید,, | 14:51 | نویسنده : مجید حیدری |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 33 صفحه بعد