سید جواد ذاکر از نگاه مداح اهل بیت ع مهدی مختاری


ارتباط من با سید از سال ۸۱ شروع شد ولی قبل از آن هم صدایش را دوست داشتم و نوارهای

کاستش را گوش میکردم ، سبک و سیاقش جدید بود ، تـُن صدای تکی داشت ، طریقه خواندنش
شبیه کسی نبود الان هم کسی مثل او نیست ، هم شعر خوانیش خوب بود هم در شعرهایش مدح
های خوبی انتخاب میکرد ...
سید بسیار ساده دل و مهربان و با صفــا بود ، البته همین سادگی اش هم باعث شد بعضی ها به
اسمش کـارهایی انجام بدهند و ضربه هایی به او بزنند، در اصل بعضی از افرادی که دور سید
بودند آدم هایی نبــودند که پـای سید بایستند ... بعید نبود اگر یک مقدار بیشتر بیمــاری سید طول
می کشید خیلی از این آدم ها کم کم جا میزدند ...
خیلی خوش اشک بود ، یعنی یادم است هر وقت او را در حرم امام رضا (ع) میدیدم یه گوشه
نشسته بود و یکسره اشک میریخت ، من حسرت میخوردم که او این قدر راحت میتواند با امام
رضا (ع) حرف بزند و اشک بریزد ...
اصلا کینه ای نبود ، حتی شنیده بود که بعضی ها مخالفش هستند ، می گفت :
" ای کاش مینشستند با من صحبت میردند ببینم مشکل من چیست، حتما من مشکل دارم من دارم
 اشتبـاه میکنم ... "  نمی گفت آنها اشتباه میکنند ، همیشه می گفت :
" حتما من یک اشتباهی دارم که آنها می بینند و من نمی فهمم ... "
دفعه آخری که سید را دیدم توی دوره شیمی درمانی اش در قم بود که با وی تماس گـرفتم و به
دیدارش رفتم، حالش هم چندان خوب نبود. آن روز چند خط شعر برای من نوشت که هنوز هم
در آلبومم دارم : 
   در سینه ام ولای حسین جا گرفته است  /  این هدیه را ز حضرت زهرا گرفته است
  
غوغایی حسینم و شیدایی حسین  /  محشر به نام فاطمه غوغا گرفته است  
 
                      هر توبه گر که حر ریاحی نمیشود  /  حر از حسین ِ فاطمه امضا گرفته است   
 
                         آب حیات را که بُوَد خضر مسدود  /  از دست با کفایت سقا گرفته است 
 
یوسف که در ملاحت او نیست شبهه ای  /  او هم نمک ز اکبر لیلا گرفته است
 من نیز شعر قشنگ " آرزومه که زیر علم بمیرم  " را که یکی - دو بار خوانده بودم اما دوست
داشتم سید بخواند را به او دادم که در جیبش ماند و اجل به او فرصت نداد تـا در مجلسی آن را
بخواند ...
این را هم به یاد دارم وقتی سید در کما بود به بیمارستان میلاد رفتم ، آقای رضا قصاب هم آنجا
بود و به او می گفت : " آقـا سید بلندشو مختـاری اومده " رفتم بـالای سرش دستش را گــرفتم و
برایش زیارت عاشورا خواندم ، نمیدانم ضـریب هوشی اش چند درصد بود ولی به نظر من آمد
که چشمش اشک آلود شد ...
انشاالله به حق مادرش زهرا سلام الله علیها امشب سر سفره مادرش هست ...
انشاالله دعا گوی ما باشد ، هر کسی توی عالم یک یـا حسین گفته باشد یک ارباب دارد که آخـر
عمر کمکش می کند، نوکر امام حسین(ع) عزیز است چون نوکر اربابی مثل ارباب ِ عالم است،
سید و سالار شهیدان ...
توی مجلس تشییع جنازه مرحوم سید جواد ذاکر عظمت و عزت امام حسینی را دیدیم ...
جمعیتی آمده بود که خود قمی ها میگفتند تا به امروز چنین جمعیتی توی حرم و در تشییع جنازه
کسی ندیده بودم ...
مملو از جوان ، همه گریه کن ، همه امام حسینی ... چرا !؟  مقام و منصب داشت ؟
نه ، روضه خوان امام حسین (ع) بود ، روضه خوان امام حسین (ع) عزت دارد ...
 گریه کن امام حسین (ع) عزت دارد ...
 
   شادی روح ذاکر با اخلاص اهل بیت (ع) ، ذاکر دلسوخته آستان آل الله
     " زنده یاد آسید جواد ذاکر"  سه صلوات  
  ... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ...
               ( برگرفته شده از کتاب ذاکر افلاکی )


تاريخ : پنج شنبه 10 اسفند 1387برچسب:ذاکر,یاحسین,مداحی, | 14:9 | نویسنده : مجید حیدری |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 33 صفحه بعد